- 8 سال و 1 ماه قبل - 27 آبان 1395 ساعت 13:53
- تعداد بازدید: 1721
مصرف گرایی
◀️ اقتصاد، معنویت و مصرف گرایی
*استاد ملکیان
✏️انسانها دستخوش سه حالت جهل، خطا و سوءنیت هستند که اجازه پذیرش بسیاری از چیزها را به آنها نمیدهد. از سوی دیگر ما در حال حاضر خسارت زیادی برای "معنوی نبودن انسان" میپردازیم. مشکلاتی نظیر "مصرف بالا" که ناشی از "بی معنویتی" است.
✏️مشکل بی عدالتیهای اجتماعی،مناسبات ناسالم،افسردگیهای ناشی از ناکامیها و ناکام رواییها و...مشکلات کمی نیست. ولی سوال این است که آیا اینها اکونومیک و به صرفه است؟
✏️ اکونومیک نه به معنای اقتصادی صرف بلکه یعنی اصلا به صرفه است؟ به نظر میرسد با این وضعی که ما داریم اگر ادامه یابد اصل زندگی به خطر میافتد. مثلا اگر مصرف زدگی ادامه پیدا کند دیگر منبعی روی کره زمین باقی نمیماند. این همه ناشی از این است که ما زندگی معنوی نداریم.
✏️ گمان میرود وقتی یک کشور دارای اقتصاد مطلوبی خواهد شد که نخست منابع طبیعی فراوان نظیر نفت،گاز،طلا،نقره،الماس،جنگل و...داشته و دوم اینکه نیروی کارکشته خبیر داشته باشد. در حالی که اصلا چنین نیست. اگر تمام اقتصاددانان خبره جهان را هم به خدمت بگیریم و همه منابع عالم هم در اختیار ما باشد ولی تا مردم ما این مردمند،اقتصاد ما به جایی نخواهد رسید. چون اقتصاد، عامل اصلی اش خود ما آدمها هستیم که داریم کار میکنیم، حال فرقی ندارد کار تولیدی،توزیعی و یدی.
✏️ دید یک ایرانی این است که کار فقط برای درآمد است. چنانچه مثلا فردا صبح رادیو و تلویزیون اعلام کند که رئیس جمهور یا وزیر اقتصاد یا سازمان برنامه و بودجه دستور داده که استثنائا در سال 1381 هر کسی سر کار برود یا نرود حقوقش را دریافت خواهد کرد، با این اعلام شاید یک درصد هم به سر کار نروند. بدین ترتیب تا وقتی مردم کار را برای درآمد میخواهند وضع اقتصادی شان همین است که میبینیم.
✏️دیدگاه مقابل آن میگوید کار فی نفسه سبب رشد آدمی است. بنابراین کار ارزش ذاتی دارد و کسی که چنین دیدگاهی دارد، استدلالش این است که اگر حقوقم را میگیرم برای این است که زنده بمانم تا ماه آینده هم بتوانم کار کنم. اگر این دیدگاه در جامعه رسوخ یابد چنانچه هیچ منبعی هم وجود نداشته باشد میتوان کشور را ساخت. یکی از علائم معنوی نبودنمان همین دیدمان نسبت به کار است. با این دیدگاه اقتصاد کشور ما روز به روز بدتر میشود.
نظرات (0)
ارسال یک نظر